کانون مهــدویت تسنیــم | ||
درشماره قبل درباره ضرورت آزاداندیشی مطالبی ذکر گردید. بیانات صریح و اعتراض آمیز رهبر انقلاب در ابراز عدم رضایت از برگزاری کرسی های نظریه پردازی، راه بهانه جویی بر همه دلسوزان نظام و رهبری بسته است و دیگر نمی توان به بهانه مصلحت اندیشی و دوری از آنچه "دردسر" نامیده می شود، این فرمان و فریضه عمومی را فرو گذارند. در اينجا اين پرسش مطرح ميشود كه موانع تحقق كرسيهاي آزادانديشي چيست؟چرا با توجه به همه تأييدات و تأكيدات مقام عالي كشور اين مسئله همچنان در گيرودار ساختارهاي اداري و اجرايي مغفول و مهجور واقع شده است؟ شايد بتوان طيفي از موانع را براي فقدان تحقق كرسيهاي آزادانديشي و نظريهپردازي برشمرد كه طبيعتاً فقدان زيرساختهاي فرهنگي لازم، ميتواند در صدر آنها باشد؛ به اين معنا كه تحقق اين مسئله اولاً يك مسئله فرهنگي است و ثانياً بايد از طريق فرهنگسازي نهادينه شده و تحقق يابد. در واقع در اين بخش مشكلات بسياري وجود دارد و متأسفانه اقداماتي به منظور فرهنگسازي در اين زمينه از سوي نهادهاي مسئول به انجام نرسيده است. براي مثال رسانهاي مانند صدا و سيما نتوانسته است فضاي مناسبي براي برگزاري گفتوشنودها و ميزگردهاي فكري و حتي سياسي پديد آورد و كمتر توانسته گامي در اين زمينه بردارد. از اين گذشته فضاي تكصدايي در اين رسانه در اغلب بخشهاي آن حضور قوي و برجستهاي دارد كه همان تكصدايي را نيز به معناي كامل تحقق نبخشيده است. از اين رو بهنظر ميرسد رسانه تأثيرگذاري مانند صداوسيما در اين زمينه فقط شعار داده است و نتوانسته گامي مؤثر در اين راه بردارد. مسئله ديگري كه آن هم به فرهنگسازي نياز دارد تحقق بخشي به فرهنگ گفت و شنود و تحمل يكديگر است. در جامعه علمي و فرهنگي ما افراد هنوز نميدانند چگونه با يكديگر گفت و شنود داشته باشند و بنابراين توان تحقق ايده كرسيهاي آزادانديشي، نظريهپردازي و نقد و مناظره را ندارد؛ زيرا تحقق اين مسئله نيازمند الزاماتي است كه بايد عملي شود. يكي از ملزومات اوليه گفت و شنود همانا صبوري و تحمل نظر و ديدگاه ديگران است. گفت و شنود ديدگاههاي همگرا، الزاماً نيازمند شرايط و فضاي خاصي نيست و حتي واجد جار و جنجال و هياهو هم نيست. آنچه ارزش مييابد اين است كه تضارب آرا صورت گيرد و ديدگاههاي مختلف و متفاوت بتوانند با يكديگر به گفتوشنود بپردازند و فرهنگ تحملپذيري را در خود تقويت كنند. از سويي بهنظر ميرسد يكي از عمدهترين مشكلات ما در اين حوزه مربوط به نهادهاي آموزشي و علمي نظير آموزش و پرورش، حوزه علميه و دانشگاه ، به ويژه شيوه تربيت و مسائل روانشناختي است. در واقع فقدان فرهنگ مناسب گفت و شنود و عدم فرهنگسازي به مسئله مهمتري كه بهنظر تربيتي است باز ميگردد. ما براي اينكه گپ و گفت موفقي با يكديگر داشته باشيم هيچ نوع آموزشي نديدهايم و البته براي آن تربيت هم نشدهايم، از اين رو نهادهاي سياسي و اجتماعي وظيفه مهمي در اين زمينه دارند؛ به ويژه نهاد خانواده، نهاد حكومت، نهاد دين، نهاد تعليم و تربيت و حتي نهاد اقتصاد. بهنظرم آزادي بايد ارزش به شمار آيد و اين ارزش در جامعه نهادينه و حتي خود به نهاد مبدل شود. در كنار همه اينها نميتوان از مجريان تحقق ايدهآزادانديشي غفلت كرد. در واقع در پاسخ به اين پرسش كه چه كساني بايد به اين ايده جذاب تحقق ببخشند؟ بايد گفت آنان كه خود به اين مسئله و ايده باور دارند و حتي اينگونه تربيت شده و بر اين نظرند كه آزادي در قالب برگزاري كرسيهاي آزادانديشي و نظريهپردازي ميتواند به پيشرفت جامعه ما مساعدت كند. طبيعتاً مجرياني كه با چنين فضايي ناآشنا بوده و برخوردار از فضاي ذهني بسته هستند نه تنها توان تحقق چنين برنامههايي را ندارند بلكه در مقابل انجام آن آگاهانه يا ناآگاهانه كارشكني ميكنند. بنابراين تحقق كرسيهاي آزادانديشي و نظريهپردازي منوط به اين است كه كارگزاران آن با روحيه و منشي آزاد پرورش يافته و از چنين توان فكري و فرهنگياي برخوردار باشند. در غير اين صورت نميتوان انتظاري براي تحقق آزادانديشي داشت و سالها بعد از طرح اين مسئله به جايي خواهيم رسيد كه الان هستيم. طبيعتاً روي سخن و گلايه مقام معظم رهبري نيز با چنين مجموعههايي است كه نتوانستهاند فضاي مناسبي براي محقق ساختن اين ايده بهوجود آورند كه با تصريح حدود 100بار از سوي ايشان متأسفانه وضعيت رضايتبخش نيست. شايد حتي بتوان گفت در پارهاي از موارد، قواعد دست وپاگيري از سوي نهادهاي مسئول در اين بخش پديد آمده كه نقضغرض و مانعي در سر راه تحقق آزادانديشي است. كارنامه بزرگترين نهاد سياستگذاري فرهنگي كشور، يعني شورايعالي انقلاب فرهنگي و حتي وزارت عريض و طويل علوم، تحقيقات و فناوري نيز در اين زمينه روشن نيست. طبيعتاً بهرهگيري از ديدگاه صاحبنظران واجد صلاحيت و كنار گذاشتن افراد ناآشنا به ويژه با حوزه علوم انساني و اسلامي تأثيرات خاص خود را برجاي گذاشته و خواهد گذارد. ضمن اينكه فضاي محافظهكار رايج نيز اجازه طرح مباحث فكري جديد را نميدهد و حداقل در سر راه طرح آن موانعي ايجاد ميكند كه بايد به نحو مناسبي رفع و رجوع شود. بنابراين نكته مهم، ايجاد و تحقق شرايطي است كه هر صاحب فكر و انديشه بدون هر گونه دغدغهاي بتواند از امكان طرح ايدههاي خود بهرهمند باشد و بدون هراس به طرح آراي خود بپردازد. البته اين امر در صورتي است كه مرادمان از آزادانديشي به واقع تضارب آراي مختلف و متفاوتي باشد كه در جامعه وجود داشته و حتي رودرروي يكديگر قرار دارند. بهنظر ميرسد آزادي بيان و آزادي پس از بيان در اين زمينه نقش انكارناپذيري دارد تا امنيت قابل قبولي در جامعه تحقق يابد و صاحبنظران در هر سطحي از امكان طرح نظرات خود برخوردار باشند. ما در اين بخش نيازمند تأكيد بيشتري بر امنيت فكري، فرهنگي و سياسي هستيم تا بتوانيم به سمت مطلوب حركت كنيم. در وضعيت فعلي، فضاي سنگين سياسي، فضاي علمي و فرهنگي را آلوده ساخته كه بايستي به سمت اصلاح حركت شود. افزون بر موارد برشمرده بايد تأكيد شود كه متأسفانه حوزه تصميمگيري فرهنگي كشور عمدتاً در اختيار صاحبنظران و دانشآموختگان حوزه علوم انساني نيست و افراد غيرمتخصص درباره حوزه علوم انساني تصميمگيري ميكنند. از اين رو انتظار تحرك و تحول جدي، مؤثر و رو به جلو نبايد داشت. خيل عظيم مسئولان اجرايي مانند وزرا و معاونان آنان، استانداران، فرمانداران و حتي رؤساي بسياري از دانشگاهها اساساً با علوم انساني بيگانهاند و در اين حوزه تحصيل نكردهاند. اگرچه داستان مهجوريت علوم انساني در كشور ما سابقه تاريخي يكصدسالهاي دارد كه مجال باز كردن آن در اينجا نيست اما ميتوان تأثيرات آن را بر علوم انساني اين مرزوبوم آشكارا مشاهده كرد. از اين رو است كه حوزه علوم انساني بومي و اسلامي لاغر و نحيف باقيمانده و البته پارهاي از مسئولان با توجه به دغدغهها و حساسيت بالايي كه در اين حوزه وجود دارد از زير بار مسئوليت شانه خالي ميكنند و باز هم اين تحقق ايده كرسيهاي آزادانديشي و نظريهپردازي است كه عقيم ميماند. البته وجود قواعد پيچيده و دستوپاگير ايجاد شده از سوي متصديان برگزاري كرسيهاي آزادانديشي و نظريهپردازي و ابلاغ آييننامههاي ديرهنگام هم رمق و رغبتي براي مشاركت صاحبنظران باقي نميگذارد. متأسفانه تحقق كرسيهاي واقعي آزادانديشي و نظريهپردازي مستلزم شرايط دشواري است كه صاحبنظران از خير حضور در اينگونه مجالس منصرف ميشوند و ترجيح ميدهند مباحث خود را به همان شيوه رايج در قالب كتاب يا مقاله- درصورتي كه امكان نشر بيابد- منتشر كنند تا شايد پس از انتشار، فضاي گپوگفتي شكل گيرد و دانش به سمت جلو حركت كند. سخن پاياني اينكه آزادي و آزادانديشي بايد از لايههاي پايين اجتماع بجوشند و آييننامهها و دستورالعملها تنها نقش تسهيلكننده داشته باشند و لاغير. در اين ميان مشكل امنيت، مشكل معيشت بايد از سر راه آزادانديشي برداشته شده و با فرهنگسازي فضا براي تحقق اين ايده فراهم شود. در چنين صورتي است كه ما از فضاي شعاري خارج شده و فضاي علمي دلنشيني را تجربه خواهيم كرد. پیوند: نمودار بیانات حضرت آقا(مدظله)در مورد آزادی موضوعات مرتبط: پرونده های موضوعی برچسبها: مطالبات رهبری, آزاد فکری, کرسی ها, آزاد اندیشی [ دوشنبه 17 مهر1391 ] [ 19:19 ] [ دبیر ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |